Main Menu

خوابی را

 
 

خوابی که خانم فرماندار را از فاجعه منا آگاه کرد

خوابی که خانم فرماندار را از فاجعه منا آگاه کرد یاد بی‌تابی‌های حنیف و دلتنگی های او امانش را بریده بود اما سعی می‌کرد خودش را مقابل ما حفظ کند. صدای بغض‌کرده‌اش به‌خصوص زمانی که از خاطرات خود تعریف می‌کرد نشان می‌داد که به‌سختی جلوی اشکان‌اش را گرفته است. بااین‌حال می‌گفت که از تعریف کردن خاطرات «خانم فرماندار» لذت می‌برد چون شیرینی‌های آن دوران آرامش می‌کند. خوابی که خانم فرماندار را از فاجعه منا آگاه کرد (image) یاد بی‌تابی‌های حنیف و دلتنگی های او امانش را بریده بود اما سعیRead More